زندگینامه مولانا

جستجو در سایت


دسته بندی


آخرین مقالات


برچسب ها


آخرین تور ها


6 روز سوییس (TK2143)

6 روز سوییس (TK2143)

7 روز فرانسه (TK2181)

7 روز فرانسه (TK2181)

7 روز تونس (TK2180)

7 روز تونس (TK2180)

زندگینامه مولانا

 

جلال‌الدین محمد بلخی که ما ایرانیان اغلب او را با نام‌های مولانا یا مولوی می‌شناسیم، از بزرگترین چهره‌های ادب و عرفان در ایران است. مولانا زاده بلخ در افغانستان امروزی و درگذشته شهر قونیه در ترکیه است اما بدون شک وی را می‌توان شاعری پارسی گوی و از مشاهیر ایران زمین دانست.
زندگی پرتلاطم مولانا را می‌توان به دو دوره قبل از آشنایی با شمس تبریزی و پس از آشنایی با شمس تقسیم کرد که در آنها،  با دو شخصیت متفاوت از مولانا روبرو هستیم. اما متاسفانه بسیاری ما تنها نام مولانا را شنیده و چند شعر از او خوانده‌ایم. اما حقیقتا مولانا کیست؟
برای اینکه با شخصیت و زندگی نامه مولانا و همچنین آثار و اشعارش بیشتر آشنا شوید، بهتر است تا انتهای این مقاله همراه ما باشید.
• تولد و کودکی مولانا
• مولانا و شمس تبریزی
• آثار مولانا

تولد و کودکی مولانا

مولانا در تاریخ 15 مهر سال 586 هجری شمسی در شهر بلخ بدنیا آمد. پدرش از صوفیان و عرفای بزرگ آن دوران بود که به نام‌های سلطان العلما و بهاالدین ولد شناخته می‌شد. زمانی که مولانا 6 ساله بود، پدرش بدلیل مشکلاتی که با دربار سلطان محمد خوارزمشاه داشت و همچنین پیچیدن آوازه لشکرکشی چنگیز خان مغول، تصمیم به ترک بلخ گرفت.
روایت است که در این سفر، پدر مولانا به دیدار شیخ فریدالدین عطار نیشابوری می‌رود. در این ملاقات، عطار که خود از بزرگان تصوف بود، آینده درخشان مولانای 6 ساله را می‌بیند و به پدرش مقام والای مولانا در آینده را وعده می‌دهد. در ادامه این سفر، مولانا به همراه خانواده‌اش به سفر حج می‌رود و پس از آن راهی قونیه می‌شوند.
مولانا در قونیه به در محضر پدرش و دیگر اساتید به تحصیل علوم می‌پردازد. اما زمانی که به سن 24 سالگی می‌رسد، پدرش از دنیا می‌رود و مریدانش از مولانا می‌خواهند جایگاه پدر را بگیرد. بدین ترتیب مرحله جدیدی در زندگی مولوی آغاز می‌شود.

عطار که خود از بزرگان تصوف بود، آینده درخشان مولانای 6 ساله را می‌بیند و به پدرش مقام والای مولانا در آینده را وعده می‌دهد.

مولانا و شمس تبریزی

مولانا پس از مرگ پدر بر جایگاه او نشست و تا نزدیک به چهال سالگی، یکی از کاملترین عارفان و دانشمندان دوران خود بود و مریدان بسیاری داشت. اما در این موقع اتفاقی برای مولانا رخ داد که زندگی وی را به طور کلی متحول ساخت. روزی از روزها درویش رهگذری به نام شمس تبریزی که در واقع دریایی از علم و معرفت بود با مولانا ملاقات کرد و بدین ترتیب، مولانا منبر وعظ و کلاس درس را رها کرد تا به دنیای جدیدی پای بگذارد.
شمس تبریزی بر عکس مولانا که اهل علم و کلاس درس و مجلس وعظ بود، به علوم ظاهری توجهی نداشت و بیشتر بدنبال باطن و حقیقت علوم و معارف بود.
روایت است که پس از این دیدار، مولانا و شمس چهل روز در حجره مشغول بحث و گفتگو بودند و خارج نمی‌شدند. پس از این ماجرا مولانا درس و وعظ و کتاب را به کناری گذاشت و به وادی عرفان و شعر و سماع روی آورد. مولانا اشعار بینظیر خود را پس این دیدار و تحول درونی سروده است.
رابطه نزدیک مولانا و شمس تبریزی باعث حسادت اطرافیان و مریدان مولانا بود و شمس را مورد آزار و اذیت قرار می‌دادند. به همین علت شمس به ناگاه تصمیم به ترک قونیه گرفت و بدون هیچ اطلاعی مولانا را ترک کرد. اما این جدایی تاثیری در علاقه مولانا به شمس تبریزی نداشت و بیشتر باعث ناراحتی وی گردید. به همین دلیل مریدان مولانا به دنبال شمس رفته و وی را به قونیه بازگردانیدند.
هر چند مولانا از دیدار مجدد شمس تبریزی دچار شعف شد، اما این حال چندان ادامه پیدا نکرد. بار دیگر اطرافیان مولانا به آزار شمس پرداختند و این بار شمس برای همیشه ناپدید شد. عده‌ای معتقدند شمس به سفر خود به صورت پنهانی ادامه داد اما برخی معتقدند شمس توسط نزدیکان مولانا کشته شد و جسدش را درون چاهی انداختند.
پس از ناپدید شدن شمس، مولانا مدتی در شیدایی به سر برد و در هر سو به دنبال شمس گشت. این حال ادامه داشت تا اینکه مولانا حقیقت و نور وجودی شمس را در باطن خود پیدا کرد. مولانا حدود 20 سال پس از شمس زنده بود تا اینکه پس از مدتی بیماری، دار فانی را وداع گفت و در قونیه دفن شد. مرگ مولانا یکی از غم انگیزترین رخدادهای تاریخ قونیه است و تمامی مردم برای 40 روز عزاداری کردند.
امروزه مزار مولانا در قونیه به یکی از مهمترین جاذبه‌های گردشگری کشور ترکیه بدل شده است و سالانه عاشقان مولانا از سرتاسر دنیا برای زیارت قبر وی به ترکیه سفر می‌کنند.

مولانا - رقص سماع
رقص سماع

آثار مولانا

مولانا در طول عمر گهربارش آثار متعددی از خود برجای گذاشته است که در آنها سعی کرده است مضامین عرفانی را به بهترین نحو ممکن شرح دهد. در ادامه تعدادی از مهمترین آثار مولانا را با یکدیگر بررسی می‌کنیم

مثنوی معنوی

بدون شک بزرگترین اثر مولانا و یکی از مهمترین آثار ادبی و عرفانی تاریخ ایران، کتاب مثنوی معنوی مولانا است. این کتاب در 6 دفتر (جلد) و بیش از 26 هزار بیت سروده شده است. همانطور که از نام این اثر پیداست، مولانا اشعار این کتاب را در قالب شعری مثنوی سروده است.
مولانا در این کتاب با استفاده از 424 داستان و حکایت جذاب و روزمره، مهمترین مضامین عرفانی را تشریح کرده است. هر چند پیش از مولانا شاعران و عرفای بزرگی مانند عطار و سنایی از شعر برای انتقال مفاهیم عرفانی استفاده کرده‌اند، اما هیچکدام نه از نظر ادبی به پای مثنوی مولانا خواهند رسید و نه از منظر عرفانی قابل مقایسه با این شاهکار زبان پارسی هستند.

دیوان شمس

دیوان شمس تبریزی که با نام دیوان کبیر نیز شناخته می‌شود، دیگر اثر منظوم مولانا است که در آن از قالب شعری غزل، رباعی و ترجیع استفاده شده است. این کتاب از آن جهت به نام دیوان شمس خوانده می‌شود که مخاطب مولانا در اغلب اشعار، شمس تبریزی است. دیوان شمس مولانا شامل 3229 غزل، 1983 رباعی و 44 ترجیهع و مجموعا 36360بیت است.
دیوان شمس بخاطر وزن آهنگین و شورانگیز خود، در میان مریدان مولانا جایگاه با اهمیتی دارد و در مجالس رقص سماع از آن استفاده می‌شود.

فیه ما فیه

این کتاب بر خلاف مثنوی و دیوان شمس، اثری منثور از مولانا است. فیه ما فیه در واقع مجموعه‌ای از بیانات مولانا در مجالس وعظ و کلاس‌های درس است که در هفتاد فصل گرد آمده‌اند. هر چند این کتاب توسط شاگردان مولانا نوشته شده است و به قلم خود وی نیست، اما با اینحال بیان شیوا و روان و مفاهیم عمیق عرفانی و اخلاقی مولانا را منتقل می‌کند.

مولانا جلال‌الدین محمد بلخی شخصیتی بسیار مهم در تاریخ و فرهنگ ایران است. اشعار مولانا نه تنها تاثیر بسیار زیادی بر شاعران پس از خود داشته است، بلکه از نظر مفهوم نیز از مهمترین آثار مرتبط با عرفان و اخلاق به شمار می‌رود. هر چند نه محل تولد و نه محل زندگی و وفات مولانا در مرزهای کنونی ایران نیست، اما بدون شک مولانا از مشاهیر مطرح ایرانی است.

اشتراک گذاری این پست

5 نظر

ارسال نظر

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.